زیبا تر ین واژه زندگی ام
ای بهتر ین تکیه گاه برای دلتنگی ام
همدم و سنگ صبورم
قشنگترین بهانه زندگیم
از اعماق وجود دوستت دارم
ای کسی که معنای زندگی را وقتی حس می کنم که در کنار تو هستم
تو با کلام گرم و دستان پر محبت خود ، به قلب من نشاط می بخشی
قلب همیشه گرمت تکیه گاهی امن برای دوباره زیستن است تورا که
مونس تنهائی ام هستی
فصل فصل بهاران عمرم را به پیوند آسمانی مان بخشیدم
به چشـمانت قـسم تا ابــــد با تــــو و عاشـــقت خـــواهـــم بــــود...
سلام درسا جان مرسی از شعر قشنگی که گذاشتی امیدوارم در تمامی مراحل زندگیت موفق
باشی
سلام مررررسی تو هم همین طور عزیزم
آرزو کردم شبی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را ، تلخی برخوردهای سرد را
میرسد روزی که بی من سر کنی
میرسد روزی که مرگ عاشق را باور کنی...
من که گفتم این بهار افسردنی است من که گفتم این پرستو مردنی است
من که گفتم ای دل بی بند و بار عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار
آه عجب کاری به دستم داد دل هم شکست و هم شکستم داد دل
سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت
سفری که برنگشتم ، غرق شدم توی نگاهت
یه دل ساده ی ساده ، کوله بار سفرم بود
چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود
من همون لحظه ی اول ، آخره راهو میدیدم
تپش عشق و تو رگهام ، عاشقانه میچشیدم
در جوانی غصه خوردم هیچکس یادم نکرد
در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد
آتش عشقت چنان از زندگی سیرم بکرد
آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد
و این چنین است پایان تلخ زندگی مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مرسی از کامنت های زیبات
سلااااااااام...
یادمه منم که 17 سالم بود ...
خیلی خیلی خیلی ...عاشق بودم..خیلی خیلی خیلی جنگیدم ..
اما چی شد ؟ اون همه جنگیدن بعد سه سال فراموش شد ..
هر گدوم یه جا پرت شدیم...
اومدم بهت سر بزنم
خوشبخت زندگی کن .
سلام ممنون گلم
این روزها. . .
غم هم حس غریبی با من دارد
اشک هم با مژگان چشمم غریبی می کند
و حسی تمام نشدنی
قصه ی تکرار
این روزها. . .
دنبال بهانه می گردم
تا بخندم
یاد اون روزها بخیر
که شاد بودن بهانه ی زندگی بود
سلام اجی اپم بیا